من نظر خودم را میگویم نمیخواهم از كسی عیبی بگیریم. من به آن جملهیِ خیلی معروف آگوستین قدیس معتقدم كه میگوید: وقتی من در حال مناجات با خدا بودم ناگهان یك الهام باطنی به من گفت: ای اگوستینو ناله و فریاد مكن. من برای شنیدن پیام تو احتیاجی به فریاد ندارم، ولی تو برای شنیدن صدای من به سكوت احتیاج داری. یعنی آن قدر داد و فریاد ندارد. خدا احتیاج ندارد كه بفهمد من چه میخواهم، احتیاجی ندارد كه ناله بزنم و نعره بكشم ولی من برای اینكه صدای خدا را بشنوم به سكوت احتیاج دارم. در سكوت است كه انسان صدای خدا را میشنود. از این لحاظ هر چه عبادت- چه مقولهیِ دعا و چه مقولهیِ مناجات - در سكوت بیشتری انجام شود و با صدای آهستهتری باشد، بهتر است.
در حدیث آمده است كه «سكوتك اطول من كلامك» یعنی سكوت تو از كلامت طولانیتر باشد. به نظر من این كاری ناخوشایند است كه خدا را پیرمردی سالخورده و سنگین گوش تصور كنیم مخصوصاً در جلسات دعا. مثلاً در جلسات دعا آن كسی كه جلسه را اداره میكند میگوید این صلوات در حد این مجلس نبود یعنی فریاد بكشید، آخر كه چه بشود، ما چكار میخواهیم بكنیم. خدا چه احتیاجی دارد. ما در سكوت و تنهایی است كه كلام خدا را میتوانیم بشنویم. ما به سكوت احتیاج داریم.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت